در این بخش نمونه فیلم آموزش و تدریس فلسفه - تعریف فلسفه ۲_ فیثاغورس _سقراط ارائه شده است. این لغت ریشه یونانی دارد. همه علماء قدیم و جدید که با زبان یونانی و تاریخ علمی یونان قدیم آشنا بودهاند میگویند: این لغت مصدر جعلی عربی کلمه « فیلوسوفیا» است. کلمه فیلوسوفیا مرکب است از دو کلمه: « فیلو» و « سوفیا» کلمه فیلو بمعنی دوستداری و کلمه سوفیا به معنی دانائی است، پس کلمه فیلوسوفیا به معنی دوستداری – دانائی است و افلاطون سقراط را « فیلوسوفس» یعنی دوستدار دانائی معرفی میکند.(1)علیهذا کلمه « فلسفه» که مصدر جعلی عربیز است به معنی فیلسوفگری است. قبل از سقراط گروهی پدید آمدند که خود را « سوفیست» یعنی دانشمند مینامیدند. این گروه ادراک انسان را مقیاس حقیقت و واقعیت میگرفتند و در استدلالهای خود مغالطه بکار میبردند. تدریجا لغت سوفیست مفهوم اصلی خود را از دست داد و مفهوم مغالطه کار به خود گرفت و سوفیستگری مرادف شد با مغالطه کاری کلمه « سفسطه» در زبان عربی مصدر ساختگی « سوفیست» است که اکنون در میان ما به معنی مغالطه کاری است. سقراط بعلت تواضع و فروتنی که داشت و هم شاید به علت احتراز از هم ردیف شدن با سوفیستها، امتناع داشت که او را « سوفیست» یا دانشمند خوانند.(2)و از این رو خود را فیلسوف یعنی دوستدار دانش خواند، تدریجا کلمه فیلوسوفیا، بر عکس کلمه سوفیست که از مفهوم دانشمند به مفهوم مغالطه کار سقوط گرفت، از مفهوم دوستدار دانش به مفهوم دانشمند ارتقا یافت و کلمه فلسفه نیز مرادف شد با دانش، علیهذا لغت فیلسوف به عنوان یک لغت اصطلاحی قبل از سقراط به کسی اطلاق نشده است و بعد از سقراط نیز بلافاصله به کسی اطلاق نشده لغت فلسفه نیز در آن ایام هنوز مفهوم مشخص نداشته است و میگویند ارسطو نیز این لغت را بکار نبرده است و بعدها اصطلاح فلسفه و فیلسوف رایجشده است.