ارتباط مستقیم با 30711 استاد
مشاهده لیست مدرسین
مشاهده ویدیوی مدرسین
تدریس خصوصی زبان بهرامی
آموزش زبان یوسفی
تدریس خصوصی بهمن آبادی
تدریس خصوصی دکتر سرپرست
تدریس ریاضی و فیزیک شاسواری
آموزشگاه
تدریس ریاضی رجبی
آموزشگاه راه ذکریا
تدریس خصوصی زبان انگلیسی خانم وکیلی
beikmohammadlou
باباخانی تدریس فیزیک کنکور
تدریس آیلتس بهرامی

فسلفه

نیچه در باب مسئله ی تفسیر هستی همیشه سعی دارد که عناصر اسطوره ای و فلسفی را بر تفسیر و خوانش مسیحی و دینی ترجیح بدهد.این در حالیست که خود او دستاوردهای عظیمی برای مسیحیت بیان می کند که اگر بالاتر از تاثیر اندیشه های فلسفی و اسطوره ای در تاریخ بشر نبوده کمتر هم نیست .به نظر می آید شیوه ی نقد نیچه نسبت به مسیحیت بدبین و منفی است در حالیکه در باب دیگر اندیشه ها یا اشخاص جنبه های مختلفی را بیان می کند. نیچه در تحلیل های خود اصرار دارد که جریان تفسیر هستی را دو قطبی سازی کند به گونه ای که تفیسر باستانی و تفسیر خود او در یک طرف دعواست ولی در طرف دیگر حضرت مسیح (ع) را قرار نمی دهد بلکه فقط تا این حد او را وارد مناقشه می کند که بهانه ی برای یک آغاز بوده است او طرف مقابل خود را پولس حواری قرار می دهد که تفسیر دیگرگونه از آنچه مسیحیت اولیه بوده ارائه داده است.به هر حال به نظر می آید خوانش نیچه از تفسیر هستی با تاریخیت هستی هم خوانی ندارد بدین خاطر که گاه بی گاه در مسائل نامربوط به مسیحیت ،گریزی به مسائل این دین می زند .نیچه همواره تاکید براین دارد که مسیحیت وارث همه جریان های تباهی گر زندگی و هستی است . این دو قطبی سازی تفسیر هستی به صورت مقابله ی فرهنگ باستان و مسیحیت ارائه میشود که بنظر با تاریخیت انسان همخوانی واقعی ندارد بدین خاطر که او مسیحیتی را غیر اصیل و محکوم به نیستی می داند که دست کم دو هزار سال نوعی از انسان راهبری کرده و هم اکنون نیز می کند ، هر چند در قالب عبارت کوتاه به این موضوعات می پردازد ولی مایل نبود به همان مبسوطی که مسیحیت را نقد از آن دستاوردها سخن براند

برای دانلود فایل فسلفه کلیک کنید (حجم فایل: 62 کیلو بایت)
آمار بازدید: 97 بار